تجدید نظر در نحوه آموزش
تحول در شیوه آموزش در مدارس ضروری است
ما باید در نحوه آموزش به فرزندانمان تجدید نظر کنیم، قرار نیست دانش آموزانی که به طور منفعل آموزش می بینند، ناگهان سکه ای بدست آورند و مشکلات جهان را حل کنند.
در حوزه آموزش نوجوانان مدت ها است نگرش نوین و حساسیت قابل توجهی برای اثر بخش کردن آموزش طرح شده است که شامل مدرسان و محتواهای آموزشی می گردد. وندی کاپ (مدیر عامل و یکی از بنیانگذاران Teach For All) ، میگوید به جای تمرکز محدود بر نتایج تحصیلی، مدارس باید مهارتهایی مانند تفکر انتقادی و حل مسئله را توسعه دهند. این موضوع علاوه بر تمرکز بر توانایی معلمان، شیوه و محتوای آموزشی متحول شده ای را می طلبد.
اکنون کاپ، از طریق ابتکاری به نام آموزش به عنوان رهبری جمعی، که هدف آن بهره گیری از تخصص رهبران مدرسه در تعقیب رویکردی تحول آفرین است، نگاه خود را به تغییر در سراسر سیستم آموزش معطوف کرده است. کاپ، معتقد است؛ سیستمهای آموزشی ما به شدت بر نتایج تحصیلی متمرکز شدهاند، که مهم هستند، اما گاهی اوقات نتایج تحصیلی به قیمت توسعه خودآگاهی دانشآموزان، آگاهی از جهان و تفکر انتقادی و حل مسئله تمام میشود. ما باید از یک تصور محدود از آنچه که مدارس برای انجام آنها تلاش می کنند به سمت رشد دانش آموزان به طور کل نگر حرکت کنیم تا بتوانند ما را به مکان بهتری هدایت کنند.
او می افزاید که این به معنای تجهیز دانش آموزان به مهارت هایی از جمله توانایی مدیریت عدم قطعیت و حل مشکلات پیچیده فزاینده ای است که احتمالاً در آینده با آنها مواجه خواهند شد.این باور که آموزش و پرورش نیاز به بازنگری کامل دارد، تا حدی ناشی از درک این نکته است که دهه ها سرمایه گذاری، پیشرفت کمی در حذف نابرابری های آموزشی داشته است.
کاپ با توجه به نابرابری آموزشی و اینکه کسب و کارها واقعا از آنچه که انتظار داشتیم فاصله دارند پیشنهاد می کند معیارهای جدیدی در اندازه گیری آموزش در نظر گرفته شود که بتواند میزان مهارت های رهبری و حل مشکلات را اندازه گیری نماید، به جای اینکه فقط بر نمرات آزمون ها تمرکز شود. معیارهایی که عملکرد دانش آموزان را در یک سیستم اندازه گیری کند. سنجش تحصیلی بسیار مهم است و بهبود مستمر بسیار مهم است، اما انرژی خود را کجا بگذاریم؟ ما به یک تعادل در سیستم نیاز داریم و اندازهگیری نتایج کلنگر برای بچهها قطعهای از این پازل خواهد بود.
با در نظر گرفتن اینکه در هر کشوری گروههای به حاشیه راندهشدهای وجود دارند که با چالشهای زیادی روبرو هستند، شباهت های قابل توجهی در مورد راه حل های اساسی وجود دارد که چالش های مشترکی پیش روی سیستم های آموزشی در سراسر جهان ایجاد کرده است. کاپ تحت تأثیر چشم اندازی از مدارس قرن بیست و یکم است که سر کن رابینسون به عنوان سنگرهای خلاقیت، همکاری و شفقت ارایه می کند. وجه مشترک هر دوی آنها این است که انگیزه آنها این است که برای مقابله با چالش های پیش رو، چه مبارزه با تغییرات اقلیمی یا تغذیه جمعیت رو به رشد، مهارت های فوق العاده ای لازم است و غلبه بر این چالشها نیازمند رویکردی است که نه تنها دانشآموزان را تشویق میکند تا به یادگیرندگان فعال تبدیل شوند، بلکه آنها را به مهارتهایی که نیاز دارند مجهز میکند.
کاپ میگوید: «نمیخواهیم دانشآموزانی که بهعنوان گیرندههای غیرفعال آموزش هستند، بهطور ناگهانی سکه ای بدست آورند و مشکلات جهان را حل کنند». کاری که ما امروز در کلاسهای درس خود انجام میدهیم، پیشبینی میکند که فردا چگونه بهتر میشویم.»
کاپ همچنین اذعان می کند که مدارس به تنهایی نمی توانند تحول مورد نیاز را ایجاد کنند وقتی که بسیاری از توانایی آنها برای تغییر زندگی تحت تأثیر اتفاقات خارج از مدرسه قرار می گیرد.اما این واقعیت که چنین صدای تأثیرگذاری در آموزش از تغییر حمایت میکند، یک استدلال قوی است که نشان میدهد باید چیزی رادیکال در نحوه آموزش به فرزندانمان اتفاق بیفتد.
پیام رشیدی
برگرفته از مقاله Teach For America Founder Sets Her Sights On Shaking Up Schools نوشته Nick Morrison منتشر شده در مجله forbes